آموزش های ورزشی و اینترنتی

این وبلاگ جهت ارتقاع شما کاربران گرامی در سبک های رزمی و ورزش های دیگر ایجاد شده است و همچنین در این وبلاگ ما برای شما ویدئو های آموزشی مربط به طراحی سایت و فضای مجازی نیز قرار خواهیم داد..

آموزش های ورزشی و اینترنتی

این وبلاگ جهت ارتقاع شما کاربران گرامی در سبک های رزمی و ورزش های دیگر ایجاد شده است و همچنین در این وبلاگ ما برای شما ویدئو های آموزشی مربط به طراحی سایت و فضای مجازی نیز قرار خواهیم داد..

امنیت در خانه

 امنیت در خانه 

و اگر در خانه تنها هستید یا تنها زندگی می کنید ، اجازه ندهید کسی از این موضوع مطلع شود ، یک آدم تنها همیشه طعمه بهتر و راحت تری است ، هم خودش و هم خانه اش ! پس اگر تنها زندگی میںکنید .

 

ادامه مطلب ...

حفظ هوشیاری در دفاع شخصی

حفظ هوشیاری در دفاع شخصی

؛ اصل اول و آخرا در دفاع شخصی مهمترین اصل این است که غافلگیر نشوید .

 اگر همیشه هوشیاری و آمادگی ذهنی خود را نسبت به شرایط و محیطی که در آن قرار دارید حفظ کنید ، تا حد زیادی احتمال غافلگیر شدنتان کاهش می یابد و یا در صورت بروز حادثه ، آمادگی بیشتری برای اقدام به موقع خواهید داشت .

 در دفاع شخصی معمولا موقعیت های مختلف را از لحاظ میزان هوشیاری مورد نیاز ( یا میزان احتمال خطر ) به ۴ عیت سفید ، زرد ، نارنج و قرمز تقسیم بندی می کنند.

 وضعیت سفیده زمانی است که شما کاملا احساس امنیت می کنید و ظاهرا هیچ خطری شما را تهدید نمی کند.

 وضعیت « زرد » زمانی است که آن احساس امنیت کامل وجود ندارد ، اما به نظر نمی رسد خطر قریب الوقوعی هم در کار باشد . مبانی دفاع بانوان وضعیت « نارنجی » زمانی است که شما خطر را حس می کنید ، هرچند هنوز از قوه به فعل درنیامده آیت و بالاخره وضعیت قرمزه زمانی است که دیگر خطر از قوه به فعل در آمده و شما رسما درگیر آن شده اید در « دفاع شخصی هدف باید این باشد که تا حد امکان به مرحله « وضعیت قرمز » رسیم . قبلا گفتیم که تنها ۱۰ درصد مساحت « دفاع شخصی فیزیکی است و این ۱۰ درصد هم عموما مربوط به وضعیت قرمز است .

 همانطور که اشاره شد ، تلاش اصلی و وضعیت مطلوب این است که به وضعیت قرمز » ترسیم و این مهم تنها با حفظ هوشیاری امکان پذیر است . 

برخی افراد در هنگامی که در حقیقت وضعیت زرد و نارنجی » هستند یعنی باید میزان هوشیاری شان بیشتر از میزان وضعیت سفید باشد ، همانند زمانی که در وضعیت سفید » هستند رفتار می کنند ، این افراد بهترین و بیشترین طعمه ها برای افراد برهکار هستند .

 نمونه این افراد را به راحتی می توان در سطح شهر دیده دختر خانمی که بیخیال از دور و اطراف خودش در کنار اتوبان در حالیکه هدفون در گوشت گذاشته ، دست در جیب و به تنهایی در حال قدم زدن است ، آقایی که با دستی پر از پول از بانک بیرون آمده و چنان با موبایل در حال خوش و بش کردن با دوستش است که گویی کنار استخر دراز کشیده است ، و ده ها نمونه از این دست

نقش غریزه در دفاع شخصی

خود را به او بگویید . علت این امر این است که معمولا در اینگونه حوادث شما آنچنان دستپاچه می شوید که متوجه آنچه می گوییده و آنچه باید بگوییده می شوید .

 برای مثال خانم خانه داری دا در نظر بگیرید که ناگهان با آتش گرفتن خانه اش مواجه می شود . او بلافاصله با آتش نشانی تماس می گیرد و به سرعت و با داد و هوار از مأمورین کمک می خواهد ، سپس تلفن را قطع کرده و منتظر مامورین می ماند . 

مدت زمان زیادی می گذرد و از ماموران خبری نمی شود ، چرا ؟ 

چون این خانم تمام ماجرای آتش گرفتن را برای اپراتور شرح داده اما آنقدر دستپاچه بوده که فراموش کرده آدرس محل آتش سوزی را به اپراتور بدهد ، به غریزه و احساس خود اعتماد کنید اگر غریزه و حس ششم شما می گوید که باید به کسی با موضوعی اطمینان کنید ولی شما احساس می کنید به غیر از غریزه باید از منطق خود نیز کمک بگیرید ، تصمیم عاقلانه ای گرفته اید ، اما اگر غریزی نسبت به فرد یا مکان یا موضوعی احساس بدی دارید ، بهتر است به غریزه و احساس خود اعتماد کنید ، تحریزه شما معمولا در این موارد کمتر اشتباه می کند ، خیلی از کسانی که حادثه ای را پشت سر گذاشته اند تصدیق کرده اند که قبل از روی دادن حادثه ، نسپیت ، به محیط با شخص مورد نظر احساس خوبی نداشته اند.

Tell him yourself.  The reason for this is that usually in such events you are so embarrassed that you understand what you are saying and what you should say.  Consider, for example, a housewife who suddenly finds her house on fire.  He immediately called the fire department and asked for help quickly and loudly, then hung up the phone and waited for the officers.  It takes a long time and there is no news about the agents, why?  Because this lady explained the whole story of the fire to the operator, but she was so embarrassed that she forgot to give the address of the place of the fire to the operator, trust your instinct and your feelings.  But you feel that in addition to your instincts, you should also use your logic. You have made a wise decision, but if your instincts feel bad about a person or place or subject, it is better to trust your instincts and feelings, your instincts.  Usually less common in these cases, many people who have experienced an accident have admitted that they did not feel good about the environment with the person before the accident.